انقلاب اسلامی و افق های آرمانی

بی تردید از مهم ترین و اساسی ترین عوامل شکل گیری و کامیابی یک جنبش سیاسی و اجتماعی فراگیرو موفق، رهبری آن جنبش است.
‏پر واضح است  در جریان شکل گیری جنبش سیاسی و اجتماعی نوپدیدو فعال، نوع  رفتارپیشتازان آن ونیز میزان ظرفیت و توانمندی آنها در مواجهه با چالشهای فرارو، نقش راهبردی در استمرار و استقرار نظام سیاسی مبتنی بر ایده های آرمانگرایانه  ایفا می کند.
در تداوم حرکتهای پیشتازانه مردمی و تبدیل آن به یک انقلاب فراگیر وبنیادی نقش رهبری بعنوان عنصر کارآمدو پیشتاز  در هدایت انقلاب چنان اثر بخش است که سرنوشت وشالوده آن را تغییر حواهد داد و بی گمان از این رو در انقلاب شکوهمند اسلامی ایران نقش امام راحل (ره) تاریخی ، اثرگذار و بی بدیل بود و قدرت هم افزایی و سازماندهی مدیریتی آن یگانه دوران در فرآیند پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی بی نظیرو منحصربفرد ارزیابی می شود.
همگان میدانندبنیاد انقلاب اسلامی ایران اولابر صبغه  فرهنگی استوار بودو شخصیت عرفانی و سلوک معنوی امام راحل نیز در تغییر سبک زیست دینی و اجتماعی و انتخاب بعد دینی و فرهنگی آن برای مردم مومن و خداجوی ما نقش بسزایی داشت و خاستگاه حوزوی وجامعیت شخصیت امام امت( ره) توانست بسیاری از موانع را از پیش روی انقلاب اسلامی بر دارد و اداره عالمانه و پیشبرد اهداف والای نهضت در حیات ده ساله پس از تولدآن توسط  امام راحل، موید این ادعاست.
بی گمان مشی امام گونه حضرت آیت الله خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب نیز در هدایت نظام اسلامی برغم حوادث پرشمار فراوان وتوطئه های رنگارنگ و ددمنشی های دشمنان غدار ، بیانگر این است که تلاش رهبری همچنان بر استواری ایمان و تکیه بر معارف غنی اسلام ناب محمدی (ص) در ایران عزیز متکی است و مادامی که پیشقراولان و طلایه داران حرکتهای اسلامی و حافظان اندیشه های تابناک انقلابی در این مسیر ثابت قدم باشند ، هیچ گزندی به تاج مرصع عزت و بالندگی مردم ایران و گوهر درخشان انقلاب شکوهمند اسلامی نخواهد رسید و استمرار این مهم نیازمند توجه اصولی به نسخه های شفابخشی است که امام المسلمین صادر می کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه دهه پنجم انقلاب با بررسی منصفانه ، عالمانه و هوشمندانه کارنامه چهل ساله انقلاب ضمن بیان برخی ناکامیها وعلل عدم توفیق در حوزه های گوناگون ، نقشه راه نوینی برای ورود مقتدرانه نظام اسلامی به عصر جدید را ترسیم کردند که این بیانیه راحقیقتا باید منشور اجرایی نظام اسلامی در دهه پیشرفت و عدالت نامید.
در حقیقت محور و قلب بیانیه راهبردی گام دوم جوانان بیدار و هوشیار انقلاب اسلامی هستند که بار آینده کشور را بدوش می کشند.
از سوی دیگر باتوجه به اینکه این بیانیه حاصل سالهای طولانی حکمت و اندیشه ناب ولایت و رهبری است می طلبد قوای سه گانه برای عملیاتی شدن نقشه راه رهبری در گام دوم انقلاب ،راهبردهای اجرایی هم سنخ با روح این  بیانیه ایده آل و جهانشمول را تدوین و تبیین کنند.
در واقع راهبردهای حاکم بر بیانیه گام دوم ظرفیت شناسی و برجسته سازی ظرفیت ها و توان ملی است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به روشنی آن را بر اساس شناخت اساسی از وجود مایه های ایمانی بی نظیر در بخش های مختلف کشور  تبیین فرمودند و انصافا عاری ازهرگونه بزرگنمایی و درشت نمایی است.
در این بیانیه هوشمندانه  بطور کلی ۳ هدف عمده تعقیب می شود گام اول لزوم خودسازی و نوسازی معنوی است که تبلور آن را در آغاز پیروزی انقلاب و دوران دفاع مقدس شاهد بودیم و امروز نیز نیازمند بازنگری در اخلاق و افزایش سطح دانسته های اعتقادی و معنوی برای دست یابی به اهداف عالیه انقلاب اسلامی هستیم.
هدف دوم این بیانیه جامعه پردازی در ابعاد ایمان و عواطف و احساسات پرشور در مسیر آرمانهای انقلاب اسلامی است که بطور خاص این نگاه در سرداران عزت آفرین میادین دفاع از امنیت ملی در حوزه های فرا بخشی و فرا سرزمینی مانند شهیدان عالیمقام حاج قاسم سلیمانی،  صیاد شیرازی ، همت ، باکری ، شیرودی، کشوری ، طوسی  ودیگر آلاله های سرخ عاشورای ایران زمین  متبلور بود و جوانان باید برای تحقق آرمانهای والای انقلاب از این اسطوره های جاودان الگو بگیرند.
راهبرددیگر  توجه به دانش و تسلط به علوم مختلف و راهبردی ونیز  توجه به اخلاق و معنویت است و  محور مهم دیگر بیانیه رهبر معظم انقلاب در گام دوم، توجه به اقتصاد مقاومتی در ابعاد گوناگون آن بشمار می رود .

همچنین عدالت و مبارزه بی امان با فساد از تاکیدات مهم رهبری دراین بیانیه محسوب می شود و تاکید رهبری بر  آزادیخواهی و اهتمام برای مقابله با شبیخون فرهنگی غرب با تکیه بر  سبک زندگی دینی نیز اهمیت ابعاد این بیانیه تاریخی را برجسته ساخت.
از دیگر سونامه رهبر انقلاب به جوانان اروپایی وغربی در سالهای اخیر که طی دو مرحله به زیبایی نگاشته شد، ظرافت نگاه ژرف اندیشانه مقتدای جهان اسلام به هویت دین مبین اسلام را نمایاند.
بطور کلی محور اساسی  سخنان معظم له در این نامه ها تصویر گری کامل از سیمای رحمانی   اسلام و واکاوی علت ترسیم  چهره خشن از دین مبین اسلام توسط سیاستمداران و دولتمردان غربی و رسانه های تحت انقیاد آنها بویژه در سالهای اخیر بود.
رهبر گرانمایه انقلاب  در نامه اول علت نگارش آن  را زنده بودن حس حقیقت جویی در جوانان اروپایی وغربی ونیز تاثیر نقش آنان در سرنوشت آینده کشورشان دانستند.
معظم له در این نامه ها  با چند پرسش کلیدی در خصوص چرایی هراس افکنی و نفرت پراکنی نسبت به مسلمانان، ارزشهای نهادینه شده در فرهنگ مانای اسلامی و دینی را تشریح کرده و دلایل متقن کینه ورزی سردمداران آنها رادر اذهان به تصویر کشیدند.
نکته کلیدی اما در نامه رهبری این است که از جوانان غربی  درخواست کردند تا اجازه ندهند آنان را در مرزهای ساختگی وذهنی محصور کنند.
شایان ذکر است نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی  بیش از ۲۰ میلیون بار در توئیتر بازدید کننده داشت وبا انتشار در ۸۰ سایت معتبر بین المللی در شبکه های اجتماعی نیز جزو ۲۲هشتک برتر جهان انتخاب شد.
رهبر فرزانه انقلاب در این نامه ها برخورد دوگانه غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام رانیز به چالش کشیدند وآن را گویای تضاد در سیاستهای غرب دانستند.
با اطمینان باید گفت نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی  به جوانان غربی و اروپایی در حقیقت روح جدیدی در کالبد آنان دمید و رویدادها و تحولات اجتماعی وسیاسی پس از آن در اقصی نقاط اروپا و کشورهای غربی موید این مهم است که سردمداران نظام سلطه جهانی بزودی باحوادث و وقایع با اهمیتی مواجه خواهند شد.
کوتاه سخن آنکه عصر امام خمینی که تحولات بنیادی رابا شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران و سراسر جهان  رقم زد، پایان نیافته و پرچم  تابناک آن بزودی  بدست پیشوای بزرگ وعادل زمان مقام معظم رهبری بر بلندای جهان معاصر به اهتزاز درخواهد آمد.

عقیل امامی
تحلیلگر سیاسی

انتهای پیام

منبع:ایسنا