قزوین، مرکز فقه و فلسفه بوده است
ایسنا/قزوین یک پژوهشگر قزوینی با اشاره به اینکه قزوین مرکز فقه و فلسفه بوده است، گفت: عبارتی که مَقدِسی در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» درباره قزوین مطرح کرده است نسبتاً جامع و گویاست و او در کتابش گفته است قزوین از مراکز فقه و فلسفه است.
محمدعلی حضرتیها در آیین رونمایی از کتاب «تأملی در حکمتهای علوی» که امروز دوشنبه ۲۰ دی در تالار اجتماعات مهندس بهشتی برگزار شد، اظهار کرد: عبارتی که مَقدِسی در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» درباره قزوین مطرح کرده است نسبتاً جامع و گویاست، در این کتاب آمده است «قزوین بزرگ و پرتاکستان است و شهرکی دارد که جامع در آن است، در آن دژی است، از چاهها و آب باران میآشامند نهری نیز دارد و از مراکز فقه و فلسفه است».
وی ادامه داد: مَقدِسی شاید اولین جغرافینویسی است که از حد مسائل و ممالک عبور کرده است؛ در قرن سوم و چهارم کتابهای زیادی مینوشتند که هم به کار مأموران مالیات و هم به کار جهانگردان میآمد.
این پژوهشگر قزوینی خاطرنشان کرد: مَقدِسی از مادر ایرانی است و خودش زاده بیتالمقدس است، مادرش از اهالی بیارجمند بین شاهرود و سبزهوار است به همین جهت نام این جغرافیدان «شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابیبکر بناء شامی مقدسی بیاری» است.
وی تصریح کرد: مَقدِسی در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» افزون بر جغرافیای اقلیمی شهرها به جغرافیای انسانی نیز پرداخته است و به مباحثی مربوط به مذهب، زبان، شرایط اقتصادی و تولید و کشاورزی و دارو اشاره کرده است.
حضرتیها تشریح کرد: نکته بسیار مهم این است که مَقدِسی در مقدمه کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» تأکید دارد آنچه را که دیده در کتاب آورده است، او در کتابش گفته است قزوین از مراکز فقه و فلسفه است، این سخن ۲ وجه دارد نخست اینکه تعارف نیست و دقیقاً مبتنی بر مشاهداتش است، دوم اینکه این شخصیت با ۲ مقوله فقه و فلسفه آشناست و گرایش پررنگی دارد. او گفته است در این سفرها کارهای بسیاری کردم تا هزینه سفرم را تأمین کنم او فقیهی بوده که به علم تقسیم میراث عالم بوده و در این مسیر امامت جماعت، موذنی و صحافی نیز کرده است. او پرورده مکتب فاطمیان است و فاطمیان به فلسفه گرایش دارند.
وی اضافه کرد: مَقدِسی به معتزله و شیعه علاقهمندی نشان میدهد، نقل کرده است «در عراق امروزی یک نفر در ترجیح معاویه بر علی (ع) صحبت میکرد من با او نزاع کردم» اینها نکاتی است که نشان میدهد نسبت به مذاهب و عرصه اندیشهها بسیار آشنا بوده است و اگر میگوید قزوین از مراکز فقه و فلسفه است تعارف نمیکند؛ اگر میگوید قزوین در شهرهای ری از همه مهمتر است یک واقعیت است و حتی ابن مقر هم به آن اشاره کرده و میگوید «در میان اعمال جبال مهمتر از قزوین نیست» و همگی بر آن تأکید دارند.
این پژوهشگر توضیح داد: «قزوین در قرن چهارم» کتابی است که بین سالهای ۳۷۵ تا ۳۸۱ تألیف شده است، در آن فاصله در قرن چهارم و پنجم فضای فرهنگی قزوین یک فضای کاملاً علمی بوده و جریانهای مختلف فرهنگی و علمی و دینی فعال بودند و در داخل شهر به طور مشخص حوزههای علمی عمدتاً در دست شافعیان بوده است ولی شیعیان مدرسه و کتابخانه داشتند و بخش اندکی هم حنفیها بودند ضمن اینکه اسماعیلیان در این شهر فعالیتهای مخفی خود را داشتند و به دعوت مشغول بودند. این چهار جریان که ۲ جریان شیعه و ۲ جریان سنی بودند در شکلگیری فضای فرهنگی قزوین بسیار موثر بودند.
وی افزود: از سمت دیگر بحث فقه مطرح است البته این جریان گاه در بین برخی از افراد به تجمیع انجامیده است اما در قرنهای بعد هم شاهد حضور برجسته فقها و فیلسوفانی هستیم که این ۲ را جمع کردند، از دوره صفوی به بعد این قصه پررنگ است و ما شاهد این موضوع هستیم جد اعلای مرحوم سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و پدرش میرمحمدزمان، میرزا خلیل و میرصالح از جمله افراد جامع بین فقه و فلسفه بودند، از یک طرف شاگرد خوانساری بودند از یک طرف شروح متعدد بر کتب فلسفی از جمله کتابهای ملاصدار داشتند و با این مقوله آشنا بودند و از این جهت خیلی اهمیت دارد.
حضرتیها در پایان اشاره کرد: در دوره دوم صفوی که فقه فربهتر میشود و در بین علما فلسفه را وادار به عقبنشینی میکنند بنابراین همین عامل از نیمه دوم قرن یازدهم یکی از علل فروپاشی ایران در برابر شورش مردم قندهار میشود و این امر نشان میدهد که فلسفه چقدر اهمیت داشته است.
انتهای پیام